یکشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۹

خردگرایی چیست؟


ساده ترین تعریف خردگرایی (Rationalism) پذیرش اصالت خرد برای کسب شناخت (معرفت) است. خردگرایی معمولا در مقابل دین خویی یعنی پذیرش ایمان، وحی و مفاهیم دینی یا عرفانی بعنوان منابع کسب معرفت و دانش مطرح می شود.
خردگرایی یک نظام فکری است، یعنی چگونه اندیشیدن را به انسان می آموزد. خردگرایی همچنین در قیاس با تجربه گرایی (Empiricism) مطرح می شود که مفهوم آن پذیرش تجربه بعنوان مهمترین منبع کسب معرفت است، هرچند تجربه گرایی و خردگرایی قابل جمع شدن با یکدیگر هستند، بدین مفهوم که یک شخص می تواند هم تجربه گرا باشد هم خردگرا.
پذیرفتن خردگرایی برابر است با عدم پذیرش حقایق بصورت مطلق. فرد خردگرا همواره احتمال خطا را در اندیشه اش می دهد و خود را بطور صد در صد متعلق به یک مکتب فکری نمی داند، بلکه عاقلانه ترین و منطقی ترین مکاتب فکری را در زمان خودش انتخاب می کند و نسبت به افکارش تفکر انتقادی (Critical Thinking) دارد، یعنی با موشکافی با مسائل روبرو می شود و از توجیه و فرار از تناقضات و خطاهای اندیشه اش دوری می جوید.
فرد خردگرا درستی و راستی مفاهیم را تنها با استناد به قوه عقلانیت می سنجد و تنها مفاهیمی را می پذیرد که از فیلتر خرد با موفقیت خارج شوند. فرد خردگرا هیچ مفهوم غیر عقلایی را بعنوان حقیقت قبول نخواهد کرد. خردگرا حتی به خود خردگرایی نیز با دیده خردگرایی می نگرد یعنی درصورتی که طرز تفکر و نظام فکری عاقلانه تری از خردگرایی دریابد خردگرایی را نیز کنار خواهد گذاشت و به آن نظام فکری خواهد پیوست. خردگرایان همان روش علمی رسیدن به حقایق را که مبتنی بر اصول دقیق خردمندانه است و در آن تعصبی وجود ندارد در حوضه تفکرات خود استفاده می کنند.
انسان خردگرا لزوما انسانی بیخدا نیست، یک دین دار نیز درصورتیکه مفاهیم سازگار با خرد را قبول کند و مفاهیم ناسازگار با خرد خویش را رد کند خردگرا است، اما چنین شخصی هرگز نمی تواند مسلمان باشد. برخی از اسلامگرایان ادعا می کنند که آنها نیز خردگرا هستند زیرا ابتدا اصول دین را با خرد خویش قبول می کنند و بعد دین را دنبال می کنند. گذشته از اینکه این حرف آنها در تناقض با مسئله ارتداد است، حتی اگر اینکار نیز توسط اسلامگرایان واقعا انجام گردد، نمی توان آنها را خردگرا نامید زیرا خردگرا در هر زمان خردگرا است، نتنها در پذیرش اصول، در نقطه مقابل اسلامگرا ادعا می کند که در بررسی اصول دینش خردگرایانه عمل می کند و بعد از آن دینخویی "پذیرش مفاهیم دینی مبتنی بر ایمان" را پیش می گیرد.
خردگرایی مفهوم جدیدی نیست، در  تمام نقاط دنیا و در تمام طول تاریخ می توان خردگرایانی را یافت، یا حداقل افرادی را یافت که خردگرایانه عمل کرده اند، مثلا منقول است که پیامبر اسلام در مقابل ابوجهل (نام اصلی وی ابوحکیمه "پدر دانش" بوده است و پیامبر او را با نام گذاری "پدر نادانی" خواند) ادعای به معراج کردن کرد.
ابوجهل به او گفت که یک پای خود را بلند کن و او اینکار را کرد. ابوجهل به او گفت حال پای دیگر خود را بلند کن و پیامبر نتوانست هردو پایش را بلند کند. ابوجهل به او گفت حال که تو نمی توانی دو پایت را بلند کنی چگونه می توانی به معراج رفته باشی؟ این برخورد ابوجهل یک برخورد خردگرایانه بود و در نقطه مقابل برخورد افرادی مانند علی بن ابی طالب که حرفهای محمد را بدون نقد و بررسی هضم می کرد و حاضر بود برای محمد آدم بکشد و حتی در راهش کشته شود برخوردی کاملا دین خویانه و ضد خردگرایی. همچنین برخورد شیطان با خداوند در اسطوره های سامی از همین قرار است، شیطان استدلال می کند و می گوید من برای چه باید به انسان سجده کنم؟ من از انسان برتر هستم و انسان موجودی پست است، در حالیکه  فرشته ها  همگی گوسفندوار به فرمان الله عمل کردند.
تنها ماهی های مرده هستند که با مسیر آب حرکت می کنند.
تفاوت اصلی میان دین خویان و خردگرایان در این است که دین خویان بدون چون و چرا و تفکر انتقادی و موشکافانه مفاهیم دینیشان را قبول می کنند، مثلا اگر در اسلام گفته شده است که یک مرد حق ازدواج با 4 زن را دارد، آنها این حرف را گوسفندوار قبول می کنند و پرسش نمی کنند که چرا 4 و نه 5؟ فرق میان داشتن 4 زن و 5 زن چیست که ما باید آنرا قبول کنیم. اما خردگرا برخوردی نقادانه با چنین مسائلی دارد.
شایسته است در باب خردگرایی از برترد راسل منطق دان بزرگ تاریخ بعد از ارسطو نام برد و جمله ای که او گفته است را جمله ای که خردگرایی را در خود خلاصه کرده است دانست. برترد راسل گفته است، "من حاضر نیستم برای عقایدم کشته شوم، زیرا ممکن است عقاید من اشتباه باشند"، این با ظن نگاه کردن به مسائل و خردمندانه عمل کردن شیوه خردگرایان است و در مقابل دین خویان وجود دارند که به مفاهیم دینی خود یقین دارند و بر اساس آنها آدم می کشند و خود را می کشند. حال آنکه تفکرات دینی هزاران بار بی پایه و اساس تر و اسطوره ای تر و نابخردانه تر از تفکرات خردگرایان است.
منبع: www.zandiq.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر