یکشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۹

ترانه های اصیل خیام 2


گرد آوری و  ویراستاری: دكتر گلمراد مرادی
***************************
گر من ز می مغانه مستم، هستم ،
گر كافر و گبر و بت پرستم، هستم ،
هر طایفه ای بمن گمانی دارد ،
من زان خودم، چنانكه هستم هستم .
***************************
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست ،
چون هست زهرچه هست نقصان و شكست ،
انگار كه هست ، هرچه در عالم نیست ،
پندار كه نیست ، هرچه در عالم هست .

***************************

ای آنكه نتیجه چهار و هفتی ،
وز هفت و چهار دایم اندر تفتی ،
می خور كه هزار باره بیشت گفتم :
باز آمدنت نیست، چو رفتی رفتی .

***************************

نیكی و بدی كه در نهاد بشر است ،
شادی و غمی كه در قضا و قدر است ،
با چرخ مكن حواله كاندر ره عقل ،
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است .

***************************
امروز كه نوبت جوانی من است ،
می نوشم از آنكه كامرانی من است ؛
عیبم مكنید. گرچه تلخ خوش است ،
تلخ است، از آنكه زندگانی من است .
***************************
گر آمدنم بمن بدی، نامدمی .
ور نیز شدن بمن بدی، كی شدمی ؟
به زان نبدی كه اندرین دیر خراب ،
نه آمدمی، نه شدمی، نه بدمی .
***************************

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر