یکشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۹

درباره دین و مذهب


حکیم عمر خیام:تا چند زنم به روی دریاها خشت / بیزار شدم ز بت پرستان کنشت / خیام که گفت دوزخی خواهد بود / که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت



 دکتر مسعود انصاری:دین و خرد همانند آتش و پنبه می باشند که هیچگاه با یکدیگر زندگی مسالمت آمیز نمی توانند داشته باشند. زیرا همانگونه که هرگاه آتش به پنبه برسد آن را به خاکستر تبدیل می کند، دین و ایمان نیزخرد، درایت و فهم انسان را نابود می کند.



 مهدی اخوان ثالث:ببین شب ها چه تاریک است زیر پرچم الله / ببین مردم چه بدبخت و تهی دستند حافظ جان /  همان اهریمن است الله و من درآن ندارم شک / گواهم ایزد و ایرانیان هستند حافظ جان / سلامی کن به خیام ابرمرد از من مزدک / بگو پستان در میخانه ها بستند حافظ جان



علی دشتی:اگر نیک بنگریم، تاریخ اسلام جز تاریخ رسیدن به قدرت نیست. تلاش مستمریست که ریاست طلبان در راه وصول به امارت و سلطنت بکار بسته اند و دیانت اسلام وسیله بوده است نه هدف.



ایرج میرزا:جز گوه و گند و کثافت چیزی / اندر این شهر ندیدم بنده / هر کجا شهر مسلمانان است / از گوه و گند بود آکنده



دکتر شجاع الدین شفا:1400 سال است اسلام ما اسلامی بوده که غیرمسلمانان را در حد نجاست بول و غائط قرار داده است و با اینهمه در پایان14 قرن، چنین برداشتی نامسلمانان را فرود نیاورده، فقط مسلمانان را به مذلت کنونی کشانده.



عبدالرحمان جامی:ای مغ بچه از مهر بده جام میم / کآمد ز نزاع سنی و شیعه قیم / گویند که جامیا چه مذهب داری / صد شکر که سگ سنی و خر شیعه نیم



سیامک ستوده:هرجا که پای استدلال عقلی و علمی لنگ بر می دارد، جا برای استدلال و منطق الهی باز می شود. به این معنا که هرجا ادعایی از لحاظ علمی و منطقی قابل اثبات نباشد، شخص مدعی ادعای خود را به کلام خدا نسبت می دهد و از آنجا که در منطق مذهب کلام خدا سوال بردار نیست،از این طریق قبول آن را برای همه اجباری و بی چون و چرا می کند.



 عبید زاکانی:جانا تو را هنوز بدین حسن و این جمال / نه وقت حج رسیده و نه روزه در خور است / گر در پی ثوابی و در بند آخرت / بشنو حدیث بنده که این رای بهتر است / بر ... من سوار شو از روی اعتقاد / کاین با هزار حج پیاده برابر است



میرزا آقاخان کرمانی:ای ایران …… همین بس که خدا و پیغمبر و جبرئیل و تمامی فرشتگان دست به هم دادند و قسم خوردند که ترا از تخت سعادت ونیکبختی و شوکت و شرافت فرود آرند و بر خاک مذلت و فقر و مسکنت به بدترین حال بنشانند.



ابوعلی سینا:کفری چو منی گزاف و آسان نبود / محکم تر از ایمان من ایمان نبود / در دهر چو من یکی و آن هم کافر / پس در همه دهر یک مسلمان نبود



صادق هدایت:معلوم است امروزه اگر کسی بطلان افسانه های مذهبی را ثابت نماید چندان کار مهمی نکرده است، زیرا از روی علوم خود به خود باطل شده است.



صائب تبریزی:مخور صائب فریب فضل از عمامه زاهد / که در گنبد ز بی مغزی صدا بسیار می‌پیچید / تا از این بعد چه از پرده برآید کامروز / دور پرواری عمامه و قطر شکم است / می ئی که اهل شعورند داغ تشنهآن / چرا کسی به فقیهان بی شعور دهـد؟



زکریای رازی:ادیان و مذاهب، علت اساسی جنگ ها و مخالفتبا اندیشه های فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتاب هایی که به نام مقدس آسمانی معروف اند، کتب خالی از ارزش و اعتباراند و آثار کسانی از قدما مانند افلاطون و ارسطو و سقراط خدمت مهم تر و مفیدتری به بشر کرده است.



سعیدی سیرجانی:خبر داری ای شیخ نادان که من / خدا ناشناسم خدا ناشناس / نه سربسته گویم در این ره سخن / نه از چوب تکفیر دارم هراس / زدم چون قـدم از عـدم در وجود / خدایت بـرم اعتباری نداشت / خدای تو ننگین و آلوده بود / پرستیدنـش افـتخاری نداشت / خدایی که جز درزبان عرب / به دیگر زبانی نفهمد کلام / نه پنهان نه سربسته گویم سخن / خدا نیست این جانور اژدهاست / مرنج از من ای شیخ نادان که من / خدا ناشناسم اگر این خداست



آله دالفک (ستار سلیمی):اسلام و تشیع جز بر پایه دروغ و نیرنگ و کشتار و تاراج پی ریزی نگردیده و این نام دستاویزی برای چاپش دارایی مردم از سوی تازه بدوران رسیدگان بوده است تا اندوخته های دیگران را زیر نام «الله» ساخت خویش بربایند.



 مولوی:گر به ریش و ... مردستی کسی / هر بزی را ریش و مو باشد بسی / مردی این مردیست نه ریش و ذکر / ورنه بودی شاه مردان ... خر / هین روش بگزین و ترک ریش کن / ترک این ما و من و تشویش کن



آرامش دوستدار:من اسلامی در همه سوی های درونی و برونی خود محکوم خدا و رسول اوست. چنین موجودی چون آزاد نیست، نه فقط در نهاد خودممنوع التفکر است، بلکه اساسا تفکر نمی شناسد.



سرمد کاشانی:سرمد تو حدیث کعبه و دیر مکن / در کوچه شک چو گمرهان سیر مکن / رو شیوه معرفت ز شیطان آموز / او را بپرست و طاعت غیر مکن



میرزا فتحعلی آخوندزاده:دین و ایمان با علم و حکمت متناقضند که هرگز در یک ذات جمع نمی توانند شد. اگر آدم دین و ایمان داشته باشد، عالم وحکیم شمرده نمی شود و اگر علم و حکمت داشته باشد، دین دار و مؤمن نخواهد بود.



ناصر خسرو:خدایا راست گویم فتنه از توست / ولی از ترس نتوانم چغیدن / تو گر خلقت نمودی بهر طاعت / چرا بایست شیطان آفریدن؟ / اگر بر نیک و بد قدرت ندادی / چرا بر نیک و بد باید رسیدن؟ / تو که ریگی به کفش خود نداری / چرا بایست شیطان آفریدن؟



دکتر احمد ایرانی:میزان علم و دانش و آگاهی مردم هر جامعه با میزان مذهبی بودن همان مردم نسبت معکوس دارد. هر اندازه مردم یک کشور باسوادتر، آگاه تر و تحصیل کرده تر باشند احساسات مذهبی در آنان کمتر و علاقه آنان به باورداشت های دین پایین تر است.



ادیب کرمانی:تا كی ز خم هوس شوی رنگارنگ / روزت شب اسلام و شبت شهر فرنگ / زین مذهب تردید به جایی نرسی / یا رومی روم باش یا زنگی زنگ



 سلمان رشدی:صریح و روشن بگویم، من مسلمان نیستم. من هیچوقت جرم ارتداد را نپذیرفته ام چون هیچگاه به عنوان یک انسان بالغ و عاقل در زندگى ام هیچ نوع اعتقاد دینى را به رسمیت نشناخته و اعلام نکرده ام. کسى نمى تواند نسبت به عقیده اى که هیچوقت نداشته، مرتد شود و بخاطر آن مجازات شود.



 صادق سرمد:بر بزرگان جمت اشکی نمیریزی ولی / در عزای تازیانت عیش عاشوراستی / بر ابومسلم نمیگریی که خنداندت ولی / در غم طفلان مسلم شیونت برپاستی / سد هزاران لاله از ایران زمین شد داغدار / تو هنوزت شیون از داغ دل لیلاستی / اینهمه سردار ملی غوطه زد در خاک و خون / باز چشمت اشک ریز اصغر و صغری ستی / گریه کن بر انقراض دولت ساسانیان / کاین مذلت ها همه برخاستی زآنجاستی / قرنها سعی تو در بیگاری بیگانه رفت / بر سرت بیگانه ز آنرو سرور و آقاستی



دکتر رضا آیرملو:در قرآن هیچ حکمی دایر به لزوم آزاد کردن برده یا علیه برده کردن انسان های آزاد وجود ندارد و هرجا که مسأله ای در این مورد پیش می آید، اصل برده داری و کنیزداری به عنوان سنت جاری و مناسباتی حلال و پذیرفته شده مورد مراجعه قرار می گیرد و در قرآن از برده وکنیز به عنوان اموال قابل خرید و فروش نام برده شده است.



ذبیح بهروز:ز توفیق اسلام و این رهبری / کنون از همه میخوری تو سری



سهراب سپهری:من به اندازه یک ابر دلم می گیرد وقتی از پنجره می بینم حوری، دختر بالغ همسایه، پای کمیاب ترین نارون روی زمین، فقه می خواند.



اسماعیل خویی:ای مسلمین بدانید اسلامتان همین است / آیین جور و جهل است دین نفاق و کین است /  اسلام دین زور است آیین مرگ و گور است / از لطف و مهر دور است با قهر و کین عجین است / کابوس خوف و خوناست افسانه اش فسون است / عفوش فسانه گون است ذاتش دروغگین است



 منوچهر جمالی:اسلام رحمانی، آیه اول از سوره غضب است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر