یکشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۹

انسان در جهان هستی

در فلسفه های ماتریالیسم، اکزیستان سیالیسم و به ویژه اومانیسم، انسان در جهان هستی جایگاه ویژه ای ندارد؛ هدف از آفرینش هستی، خلقت نوع انسان نبوده است؛ در کل جهان هستی نه «گرداننده ای» هست و نه نقشه و غایتی؛ انسان جز در برابر خود و همنوع خود مسول یا پاسخگوی «نیرویی» دیگر نیست؛ با مرگ انسان، تن او دگرگون می شود و هرگز بازگشتی بصورت پیشین امکان پذیر نخواهد بود.
برگرفته شده از کتاب "پیام فلسفی خیام" نوشته دکتر احمد ایرانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر